راز ازدواج نکردن لیلا بوشهری +عکس
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۰۸۵۸۵۹
ساعت 24- بوشهری در این گفتگو میگوید: اصل موضوع را بارها بیان کردم که خانمهایی که ازدواج میکنند به خاطر محدودیتی که در زندگی شخصی خودشان دارند، قطعا نمیتوانند روابط گستردهای با خیلی افراد داشته باشند. این مسئله به معنای این است که نمیتوانند با خیلیها رابطه داشته باشند. من و خیلی از بازیگرانی که با آنها ارتباط دارم و همکاران من هستند، به هر دفتری که میرویم نخستین سئوالی که میپرسند این است که سرمایهگذار سراغ دارید؟ و اگر سرمایه گذار سراغ داشته باشید چه بازیگر باشید و چه بازیگر نباشید به شما نقش خواهند داد وکسی که نقش میگیرد باید آدمی را داشته باشد تا او را ساپورت کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لیلا بوشهری بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگویی با برنامه مادمازل از برخی اتفاقات سینما پرده برداشت.
بوشهری در این گفتگو میگوید: اصل موضوع را بارها بیان کردم که خانمهایی که ازدواج میکنند به خاطر محدودیتی که در زندگی شخصی خودشان دارند، قطعا نمیتوانند روابط گستردهای با خیلی افراد داشته باشند. این مسئله به معنای این است که نمیتوانند با خیلیها رابطه داشته باشند. من و خیلی از بازیگرانی که با آنها ارتباط دارم و همکاران من هستند، به هر دفتری که میرویم نخستین سئوالی که میپرسند این است که سرمایهگذار سراغ دارید؟ و اگر سرمایه گذار سراغ داشته باشید چه بازیگر باشید و چه بازیگر نباشید به شما نقش خواهند داد وکسی که نقش میگیرد باید آدمی را داشته باشد تا او را ساپورت کند.این بازیگر در ادامه اشاره میکند: این پیشنهادات به ما هم میشود و حرف نخست را کسی میزند که سرمایهگذار خصوصی را معرفی میکند و آن آدم میآید و کار میکند. ازدواج برای چنین روابطی محدودیت میآورد.
او در ادامه این گفتگو محدودیتهای ازدواج را تشریح میکند و میگوید: " وقتی کسی سرمایهگذاری را میآورد قطعا روابطی باید داشته باشد با آن فرد، من این کار را نمیکنم. در واقع با زنان در سینما به صورت کالا برخورد میشود. برخی دفاتر میگویند شما بیا پول بده و هر کسی را میخواهی بیاور به عنوان سرمایهگذار و این نقش برای تو. این کار با اصول هنر مغایرت دارد. زمانیکه من وارد سینما شدم اصلا این مقولهها نبود، این سئوالات که شما پول داری و آیا کسی سرمایهگذار شما میشود مطرح نبود.
بازیگر فیلم جهنم سبز در مورد فعالیتهای بانوان متاهل در سینما چنین میگوید " خانمهای متاهلی که همسر فرزند دارند و در سینما همچنان فعالیت میکنند تعدادشان زیاد نیست خیلی دیدهایم که بازیگران زن پس از جدایی، پر کار شدند و به نسبت زمانی که خانواده داشتند. خیلی از بازیگران زن برای تثبیت جایگاه کاری مجبورند برخی کارها را انجام بدهند یا سرمایه گذار ببرند. من این موارد را وقتی میبینیم خیلی متاسف میشوم چرا بازیگران زن اینگونه انتخاب میشوند. من راهکار و آیندهای برای سینمای خودمان با این روند نمیبینیم. مثلا در یکی از برنامههای معتبر یکدفعه آدمی را میبینیم که زیاد او را نمیشناسند و صدای خوبی هم ندارد، اما یکدفعه این فرد در آن برنامه مطرح میشود. واقعا مشخص است که این فرد با دادن پول وارد این برنامه خاص شده است، تمام ستارههای نوظهور سینما با پول وارد این حرفه شدهاند.
دوستانی که در سینما اعتقاد دارند سینمای سالمی داریم دارند اصل ماجرا را لاپوشانی میکنند تا ماجرا به بیرون درز نکند. اما الان اتفاقی که افتاده این است که قضیه رو شده و واقعا نمیدانم همکاران چرا دچار فریبکاری و خود فریبی شدهاند و حقیقت را نمیگویند. سینمای ما کالا شده و با بازیگران عین کالا برخورد میشود.
سینما باند بازی شده و اگر وارد باندی نشوید دیده نخواهید شد و باید در تیم مشخصی باشید. الان نمیخواهم مثال بزنم در سریالها فقط تعداد مشخصی از بازیگران استفاده میشوند. بازیگرانی که دیده میشوند در تیم کسی هستند که لیدر گروه است و به صورت مستقل اگر بخواهی عمل کنی مدتها بیکار خواهی ماند و بازیگر پر کاری نخواهی بود.
این بازیگر در مورد اعتراض به پشت پرده سینما گفت: یک عده از بازیگران زن مدتی پیش رفتند و اعتراضشان را به برخی مدیران ارائه کردند و از روابط پشت پرده گلایهمند بودند و اصرار داشتند اسامی آنها محفوظ بماند و ۳۰ نفر از بازیگران خواستار رسیدگی به این وضعیت شدند. در این لیست افرادی بودند که پر کار نیستند و تقریبا همه آنها متاهل هستند، اما به این موضوع رسیدگی نشد. این ماجرا در حدی بود که موجی بوجود آمد و اتفاقی نیفتاد.
بوشهری در ادامه اشاره میکند: اگر قرار به افشاگری باشد باید اسامی خیلیهای مطرح شود. این قضیه بیشتر شامل دستیاران کارگردانها میشود، دستیارانی که عمدتا نوپا هستند و تازه شروع به کار کردهاند و فکر میکنند ازاین طریق میتوانند به فلان بازیگر خانم دست پیدا کنند. افشاگری اسامی فایده ندارد یک منبعی باید وجود داشته باشد که فرد معترض به روابط پشت پرده سینما، پیش این فرد مشخص برود. کارکرد افشاگری در ایران جواب نخواهد داد. مدیران متولی از این قضایا چشم پوشی میکنند نسبت به خیلی از وظایفشان. بازیگران زن اگر اعتراضی به این وضعیت بکنند مقطعی شنیده میشود، اما اتفاقی نمیافتد، چون کسی که باید صدایشان را بشنود و راهکاری را ارائه بدهد، نیست. افرادی که متولی هستند از برخی افشاگریها میترسند، چون تصور میکنند که این خانم شاید دروغ گفته باشد.
بازیگر فیلم شاهرگ در ادامه یادآور شد " مجبورم هستم درباره ماجرای نامه افشاگرایانهای ۳۰ بازیگر زنی که به برخی مدیران نوشته شد چیزهایی بگویم، چون اگر سکوت کنم جنایت بزرگی است. بازیگران زنی که از وضعیت کم کاری خودشان گلهمند بودند و نامهای سرگشاده نوشتند، افراد موجهی نبودند. تا یک زمانی تیتر نخست تمامی پارتیها بودند و الان سنشان بالا رفته یا ازدواج کردهاند و در چنین شرایطی آمدهاند به این وضعیت معترض شدند. این افراد (یعنی همان سی بازیگر زنی که به مدیران نامه نوشتند) آدمهای حاشیه سازی بودند و شیطنتهایی داشتند. شاید اگر افرادی بودند که اهل حاشیه نبودند اتفاق دیگری میافتاد. به عنوان مثال یکی از این سی نفر زمانیکه خودشان ازدواج نکرده بودند با یکی از مدیران وارد رابطهای شده بودند و سر هر کاری این آقای مدیر سفارش آن خانم را میکرد و تقریبا همه میدانستند که ارتباط این خانم و آن آقای مدیر چیست و چرا این بازیگر زن پر کار است. این خانم الان ازدواج کرده وشرایط قبلی ندارد. به نظرم این خانم حق اعتراض به این شرایط را ندارد. من هم جای مدیران فعلی بودم به نامه اعتراضی این سی نفر توجه نمیکردم.
اتحادی میان بازیگران زن در مورد روابط پشت پرده سینما وجود ندارد. چون خانمهای معمولا روابط خوبی با یکدیگر ندارند و رقابتی در این فضا میان بازیگران زن وجود دارد و سایر بازیگران در کنار فرد معترض نمیایستند، چون ممکن است خودشان زیر سئوال بروند و نکته مهم این است در مورد این مسئله کسی باید افشاگری کند که موجه باشد.
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۰۸۵۸۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید، اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد.
به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد. «دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت.
سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند. ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند.
در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد، اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم، اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
منبع: روزیاتو
tags # بازیگر سینما ، سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!